| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خلاصه ی رمان :
یه دختر و یه پسر که تو کار خرابکاری زیاد دارن.
برای مستقل شدن نیاز به کمک دارن.
کمک از یه بزرگتر. کمک, از پدر بزرگشون و این دست یاری شرط و شروط داره.
شرایطی که با قبولش مستقل می شن و با ردش ….. زمین خورده.
یه رستوران راه نجاته ، یه رستوران مخروبه و دور افتاده تو جاده و شرط کمک سر پا کردن این رستورانه اونم نه تنها شریکی .
حالا ببینیم این شراکت دونفره با این دختر و پسر..
یکی تخس و یکی آروم چی میشه.
یه شراکت دو نفره یه شراکتی که مجبور به خیلی کارها میکندشون……
خلاصه داستان:
حاج احمد کیانمهر از آدم های معتبر و ثروتمند تهران قدیم بوده است…
مردی که حتی پس از مرگش هم هنوز نامش بر روی زبان هاست و اکنون فرزندان و نوه هایش اعتبارش را بر دوش می کشند. حاج احمد پیش از مرگش وصیت هایی داشته که اکنون فرزندان و نوه هایش موظف به عمل کردن به آنها هستند. اما نوه های حاج احمد با ماجرا های عاشقانه ای که برایشان پیش می آید نه تنها آنها بلکه حتی فرزندان حاج احمد هم نا خواسته به هیچ یک از وصیت ها عمل نمی کنند….
ماجرای رمان در دهه ی هشتاد شروع می شود و در دهه ی نود به پایان می رسد..
"کتاب رمان عاشقانه بی تردید تقدیم علاقمندان می شود"
این رمان زیبا را در ادامه مطلب دانلود کنید. . .